|
آرشÙÙ |
او شخصیت اول فیلم من است. در هیچ کدام از صحنهها بیش از سیاه لشکر بازی نکرده؛ کسی نمیپرسد او چه شد. کس نمیداند او کیست. او شخصیت اول فیلم من است.
این سردسته آدمهای سیاه داستان است که به من میگوید اگر کسی نت ِ"لا" بخواند چیزی که او پنهان کرده منفجر میشود، آن هم در پایین یک چمنزار، که چند دخترک جوان در آنجا، به یاد نمیآورم چه میکردند. میدوم و فریاد میزنم که کسی نخواند "لا". یکی از آنها میگوید "لا". صدای انفجار از دور و دخترکها با هیجانی عجیب سُرمیخوردند روی چمنهایی که حالا بسیار شفاف و مطبوع شده. به آنها رسیدهام. کوچکترین آنها که به او نزدیکتر میشوم، میگوید: من؟ او زیباست و لطیف.
پنهان است اما
دارکوب مغزم، دارد پلههای ترقی را یک به یک طی میکند. با کلاس شده، با هم صحبت میکنیم، میگوید قانع شده است. |
|
|